جستجو در مقالات منتشر شده


۸ نتیجه برای شو

پروین پیشوا، محمد طهماسب، عباس قادری،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده

سرطان ریه شایع­ ترین عامل مرگ­ و میر ناشی از سرطان در سطح جهان است و محاسبه شده حدود ۱,۴ میلیون مرگ در هر سال با این سرطان مرتبط است. سرطان ریه پنجمین سرطان شایع در ایران، با نرخ شیوع ۲/۹-۷/۴ در هر ۱۰۰ هزار نفر است. با وجود شیوع کم، بقا آن نیز محدود است. کشف نشانگرهای بیولوژیکی و کاربرد آنها در رابطه با تشخیص سرطان می­تواند منجر به تشخیص زودهنگام و در نتیجه افزایش میزان بقا بیماران شود. در این مطالعه، امکان استفاده از چندشکلی تک نوکلئوتیدی (single nucleotide polymorphism, SNP) rs۱۱۶۱۴۹۱۳ درmiRNA-۱۹۶a۲ به عنوان بیومارکر زیستی در تشخیص زودهنگام سرطان ریه سلول­ های غیرکوچک (non-small cell lung cancer, NSCLC) تحت بررسی قرار گرفت. در این مطالعه ۹۵ فرد مبتلا به NSCLC و ۱۰۰ فرد سالم (شاهد) در جمعیت جنوب ایران بررسی شدند. پلی­مورفیسم rs۱۱۶۱۴۹۱۳  بواسطه تکنیک RFLP- PCR تعیین شد. ابتدا ژنوم با یک جفت پرایمر اختصاصی تکثیر و سپس با آنزیم TaaI هضم شدند. در صورت حضور باز T در جایگاه پلی­مورفیسم، دو باند به اندازه­ های bp۱۸۷ و bp۱۹۶ و در حصورت حضور باز C تنها یک باند bp۳۸۳ مشاهده شد. با بررسی الگوی الکتروفورزی هضم آنزیمی، فراوانی الل C در جایگاه پلی­مورف rs۱۱۶۱۴۹۱۳  SNP در ژن miR-۱۹۶a۲ را در گروه بیماران ۶۹۵/۰ و در گروه کنترل برابر با ۷۶/۰ برآورد شد. بنابراین فراوانی ژنوتیپی  TC,TT وCC  در گروه بیمار به ترتیب ۰۷۴/۰ ، ۴۶۳/۰ و ۴۶۳/۰ و در گروه کنترل به ترتیب ۰۶/۰ ، ۳۶/۰ و ۵۸/۰ بود. تجزیه و تحلیل آماری وجود تعادل هاردی-واینبرگ را در دو الل این ژن در جمعیت تحت مطالعه تأیید می­نماید (χ۲=۰.۰۲ و p>۰.۰۵). براساس نتایج این مطالعه، ارتباط معنی­داری بین rs۱۱۶۱۴۹۱۳  SNP و استعداد ابتلا به NSCLC در کل جمعیت وجود ندارد لکن بررسی جمعیت تحت مطالعه برحسب جنسیت، نشان داد افراد مذکر با ژنوتیپ CC در مقایسه با CT+TT، دارای استعداد بیشتری برای ابتلا به سرطان NSCLC هستند.


محمدصادق خاکشور، جمیله پازوکی،
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده

سه نوع کیتین به نام α (اسکلت خارجی سخت پوستان)، β (اسکلت داخلی سرپایان) و γ (دیوارۀ سلولی برخی قارچ­ها) در طبیعت وجود دارد. کیتوزان مهم ­ترین مشتق کیتین است که فعالیت­ های زیستی مختلفی دارد. در این مطالعه سه نوع کیتوزان α، β و γ به ترتیب از پوستۀ خرچنگ Portunus segnis ، صدف داخلی Sepia pharonis و دیوارۀ سلولی قارچ Aspergillus niger استخراج شد. نمونه­ های سخت پوست و نرم­تن در تابستان ۱۳۹۳ از آب­ های بندر عباس و سویۀ قارچی Aspergillus niger (۵۲۲۳ PTCC ) از سازمان پژوهش ­های علمی و صنعتی تهیه شد. مقدار کیتوزان استخراج شده از پوستۀ خرچنگ به طور معنی ­داری بیشتر از کیتوزان سپیا و کیتوزان قارچ محاسبه شد. خواص ضدمیکروبی سه نوع کیتوزان به روش انتشار دیسک در آگار روی نه سویۀ باکتریایی و دو سویۀ قارچی بررسی شد. به ­طور میانگین، کیتوزان α بیشترین و کیتوزان γ کمترین فعالیت ضد میکروبی را نشان دادند. در برابر ۳ نوع کیتوزان حساسیت باکتری­ها بیشتر از سویه­ های قارچی بود. باکتری­ های گرم مثبت و گرم منفی حساسیت یکسانی در برابر انواع کیتوزان از خود نشان دادند. با توجه به نتایج به­ دست آمده، ۳ نوع کیتوزان استخراج شده خواص ضد میکروبی قابل توجهی را از خود نشان دادند. مطالعات بیشتر در این زمینه نیز پیشنهاد می شود.
سعیده افریشم، ارسطو بدویی دلفارد، عبدالحمید نمکی شوشتری، زهرا کرمی، سعید ملک آبادی،
دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده

آلفاآمیلازها، مهم­ ترین و پرکاربردترین آمیلازها در صنعت نشاسته هستند. در میان آلفاآمیلازها، انواع گرمادوست به ­دلیل پایداری و فعالیت در دماهای بالا مهم­ترند. این آنزیم­ها به­ وسیلۀ میکروارگانیسم­ های گرمادوست ازجمله باکتری­ها تولید می ­شوند. آلفاآمیلازهای گرمادوست در صنایع مختلف از جمله فرآوری نشاسته، مواد شوینده و سوخت زیستی کاربرد دارند. در این تحقیق، باکتری­ های مولد آلفاآمیلاز گرمادوست از چشمه­ های آب گرم روستای گُروه واقع در استان کرمان شناسایی و جداسازی شدند. براساس نتایج غربال­گری در محیط اختصاصی مایع و جامد، سویۀ AT۵۹ به­ منزلۀ سویۀ برتر انتخاب شد. بررسی­ های مورفولوژیکی، بیوشیمیایی و مولکولی ۱۶S rDNA نشان داد این سویه­ به جنس باسیلوس تعلق دارد و گرم مثبت، کاتالاز مثبت، هیدرولیزکنندۀ کازئین و تخمیرکنندۀ قند­های لاکتوز و ساکاروز است. نتایج بهینه ­سازی محیط تولید آنزیم نشان داد در میان منابع کربن، نیتروژن و یون تحت بررسی، نشاسته (۱ گرم بر لیتر)، ژلاتین (۲ گرم بر لیتر) و سولفات منیزیم (یک گرم بر لیتر)، بیشترین اثر افزایشی را بر تولید آلفاآمیلاز سویۀ AT۵۹ داشته­ اند. علاوه­ براین، بیشترین تولید آنزیم این سویه در محیطی با ۵ pH به­ دست آمد. این آلفاآمیلاز به­ ترتیب بیشترین فعالیت و پایداری را در دماهای ۸۰ و ۷۰ درجۀ سانتی­ گراد داشته­ اند. این یافته­ ها پیشنهاد می­کند این آنزیم پتانسیل زیادی برای استفاده در صنعت نشاسته دارد.
 

 
فریبا نوعدوست، سمیه دهداری، دامون رزمجویی، راهله احمدپور، پروانه شوکت،
دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده

گونۀ گياهی کُمای سازوئی (Ferula stenocarpa) گياهی است پايا از تیرۀ کرفسیان با ارتفاع حدود ۲ متر که در دمای زياد ناحیۀ رويشی سودانی رشد می­کند. هدف از اين تحقيق، مطالعۀ بوم ­شناسی فردی گونۀ انحصاری ايران به نام کُمای سازوئی در استان خوزستان است. ابتدا، نقشۀ رويشگاه تهيه شد و ویژگی­ های رويشگاهی شامل پستی و بلندی، اقليم، ويژگی­ های خاک، گونه­ های همراه، فنولوژی، سيستم ريشه، مطالعات  و تشريحی اين گونه بررسی و گزارش شد. نتايج نشان داد که این گونه در دامنۀ ارتفاعی ۱۵۹ تا ۸۵۰ متر از سطح دريا با متوسط بارندگی ۴/۱۱۲ تا ۹/۴۸۲ ميلی­متر و متوسط دمای سالانه، ۴۷/۲۴ تا ۹۳/۲۵ درجۀ سانتي­ گراد رويش دارد و به ­لحاظ جهت شيب تقریباً محدوديتی ندارد ولی شيب­ های ۴۰ تا ۶۰ درصد را ترجيح می­دهد. در خاک ­هايی با بافت لومی، لومی­رسی تا لومی­سيلتی و غيرشور و از نظر مواد آلی و عناصر غذايی نیتروژن و فسفر فقير می­رويد. هدايت الکتريکی خاک رويشگاه ۱-۷۲/۰ دسی­زيمنس بر متر و اسيديتۀ آن در حدود ۴۷/۷ تا ۸۵/۷ است. رشد رويشی گياه اواسط اسفندماه، زمان ظهور گل­ ها اواسط فروردين و شروع بذردهی گياه هفتۀ آخر ارديبهشت است و بذرها تا اوايل خردادماه ريزش می­کنند. اين گونه فقط از طريق بذر تکثير می­شود. دانۀ گردۀ اين گياه دوکی­شکل و بيضوی، با سه شيار شکاف ­مانند است. کُمای سازوئی در رويشگاه­­ های خود تيپ غالب را تشکیل نداده و به­ صورت منفرد و پراکنده و لک ه­ای مشاهده شده­ است که از نابودی عرصه ­های طبيعی اين گياه به­ دليل چرای بيش از حد حکایت دارد.
 
مهرنوش دانشور، محمود ملکی، شهریار شاکری، امین باقی زاده،
دوره ۶، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده

 فسفر، یکی از ضروری ­ترین عناصر غذایی گیاهی، در خاک به سرعت به فرم غیر­قابل دسترس برای گیاهان تبدیل می ­شود. باکتری­ های حل­ کننده فسفات نامحلول می ­توانند نقش مهمی در فراهم کردن این عنصر غذایی برای گیاهان ایفا کنند. به همین دلیل در این مطالعه این باکتری­ ها از محیط رایزوسفری گیاهان مختلف با استفاده از محیط کشت اختصاصی جامد پیکووسکی غربال شدند. سپس میزان رشد و میزان حل کنندگی فسفات نامحلول ۹ سویه برتر در دما، شوری و اسیدیته مختلف اندازه­ گیری شدند. بهترین سویه حل کننده فسفات نامحلول با تجزیه و تحلیل توالی ژن ۱۶S rDNA شناسایی شدند. در پایان تنوع ژنتیکی بین تمامی سویه­ های حل­ کننده فسفات نیز با نشانگر RAPD مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد از بین ۵۷ سویه جداسازی شده، ۲۵ سویه قابلیت حل­ کنندگی فسفات نامحلول را داشتند. از بین ۹ سویه برتر، سویه Cke۱ با این­ که میزان رشد متوسطی در تمامی شرایط تنشی اعمال شده داشت، بیش ­ترین شاخص محلول­ سازی را به خود اختصاص داد و به عنوان بهترین سویه حل­ کننده در همه شرایط مورد آزمایش شناخته شد. تجزیه و تحلیل ژنتیکی ژن ۱۶S rDNA نیز نشان داد که این سویه متعلق به جنس Enterobacter است. نتایچ تنوع ژنتیکی نیز نشان داد که تمامی سویه ­ها در ۶ گروه مختلف قرار می ­گیرند و ۳ سویه که کم ­ترین میزان تشابه را با سایر سویه ­ها داشتند در ۳ گروه مجزا قرار گرفتند. با توجه به این­که سویه Cke۱ قابلیت خوبی برای محلول­ سازی فسفات نامحلول در شرایط مختلف تنشی نشان داده است، می ­تواند پتانسیل خوبی برای فراهم کردن عنصر فسفر در دماهای ۳۰ و ۳۵ درجه سانتی­گراد، شوری ۱/۲ و ۱/۸ درصد و اسیدیته ۶ و ۸ برای گیاهان زراعی داشته باشد.
 
 


بهنام حمزه، مصطفی خوشنویس، پروانه عشوری، ولی اله مظفریان، هومن روانبخش،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده

آتش­ سوزی بر پوشش گیاهی اثر گذاشته و موجب تغییر مسیر توالی در آن می­ گردد. در این مقاله، پوشش گیاهی ایستگاه تحقیقات سیراچال که در تابستان ۱۳۹۳ دچار آتش­ سوزی شد، بر اساس شاخص­ های تنوع با مناطق سالم مانده از آتش مورد مطالعه و مقایسه قرار گرفت. طرح به­ صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی اجرا شده است. ابتدا پوشش گیاهی منطقه از نظر فیزیونومی به سه بخش مشجر، مرتع مشجر و مرتع تقسیم ‌گردید. سپس هر بخش به دو قسمت شامل بخش سوخته و بخش نسوخته (شاهد) که در مجاورت آن قرار دارد تفکیک ‌گردید. درون هر بخش (سوخته و نسوخته) سه واحد نمونه­ برداری با استفاده از روش PNP به­ طور تصادفی مستقر شده و اندازه‌گیری‌های مربوط به پوشش گیاهی انجام گردید. بر اساس تحلیل داده ­ها، در مجموع ۱۴۱ آرایه در قالب ۲۸ تیره، ۹۵ سرده شامل یک گونه بازدانه، ۱۹ آرایه تک­ لپه ­ای و ۱۲۱ آرایه دولپه­ای در دو بخش سوخته و نسوخته ایستگاه سیراچال شناسایی گردید. براساس تحلیل­ های آماری انجام شده با نرم­ افزارهای Past۳ و SPSS، هیچ اختلاف معنی­ داری از نظر تعداد آرایه­ ها بین پوشش گیاهی بخش­ های مختلف سوخته و نسوخته وجود نداشت. از میان شاخص­ های بررسی شده در نرم افزار Past۳، تعداد افراد و شاخص غنای منهینیک و تا حد زیادی شاخص تنوع شانون در بین تیمارهای مختلف در بخش­ های سوخته و نسوخته تفاوت معنی­ دار وجود دارد. طبق مقایسات میانگین دانکن تعداد افراد در بخش نسوخته با تاج پوشش زیر ۲۵ درصد، بیش­تر از بخش سوخته با این تاج پوشش است اما بین بخش سوخته با تاج بیش از ۲۵ درصد و بخش نسوخته با تاج بیش از ۲۵ درصد اختلاف معنی­ داری در تعداد افراد وجود ندارد. همچنین غنای ­گونه ­ای در بخش سوخته با تاج پوشش کم­تر از ۵ درصد به­ طور معنی­ داری بیش­تر از بخش نسوخته با همین تاج پوشش است.
 
منیره مارصفری، حبیب اله سمیع زاده لاهیجی، بابک ربیعی، علی اشرف مهرابی، یونگ کون لوی، پنگ شو،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۹ )
چکیده

 امروزه استفاده از مخمر یارُویا لیپولیتیکا به دلیل برخورداری از ظرفیت تولید بالا، گلیکوزیله شدن در مقادیر کم، برخورداری از نشانگرهای مولکولی و ابزارهای ژنتیکی انحصاری به طور گسترده و برای سرعت بخشیدن به روند تولید ترکیبات گیاهی-دارویی و به عنوان یک میزبان سلولی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. نارینجنین نه‌تنها به‌عنوان هسته مرکزی تولید فلاونوئیدهای مختلف از اهمیت زیادی برخوردار است، بلکه در گیاهان و نیز درمان بیماری ­های مختلف انسان نقش ویژه ­ای برعهده دارد. به‌همین منظور و برای تولید بهینه این ترکیب فلاونوئیدی ارزشمند، ژن­ های مهم و اصلی مسیر بیوسنتز نارینجنین از منابع مختلف گیاهی شناسایی شدند و پس از مقایسه الگوی بیان و به منظور تولید نارینجنین در میزبان موردنظر معرفی شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که chs ژن کلیدی و مهم در تولید نارنجنین به‌شمار می­ رود و به‌همین منظور افزایش تعداد نسخه­ های این ژن در هر سازه ژنی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه داده ­های HPLC نشان داد که بهینه‌سازی شرایط رشد و رفع موانع محدودکننده و نیز افزایش تعداد ۵ نسخه ژن chs در هر سازه می­ تواند ۱۴/۷ برابر میزان نارینجنین را افزایش دهد و تولید آن را به ۱۶/۹۰ میلی­ گرم در لیتر برساند. این بررسی نشان داد که دانش کافی از ژن­های درگیر در مسیر بیوسنتزی فراورده موردنظر، طراحی مصنوعی این مسیر و نیز بهره ­گیری از مخمر Y. lipolytica به عنوان یک میزبان کارآمد و ارزان می ­تواند در تولید انبوه ترکیبات گیاهی-دارویی نقش به سزایی داشته باشد.
خانم سونا نوروزی، دکتر ابوالفضل دانشور، دکتر علی ستاریان، دکتر الهام امینی، دکتر فاطمه نصرالهی،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۳ )
چکیده

گونه­ی Arceuthobium oxycedri  (دارواش کوتوله)، اختصاصا روی گونه­های سرو کوهی رشد کرده و آن­ها را آلوده می­کند. گیاه نیمه انگلی مذکور در ایران در سه رویشگاه ارس رضا آباد استان سمنان، منطقه چهار باغ گرگان و در استان زنجان مشاهده شده است. در این تحقیق شاخص­های آناتومی و صفات ریزریخت­شناسی گونه با هدف کمک به شناسایی این گونه نیمه انگلی گیاهی در استان گلستان مورد ارزیابی قرار گرفت. برای تخمین آلودگی درختان ارس توسط گیاه نیمه انگلی دارواش کوتوله نمونه برداری در منطقه چهارباغ گرگان در سطح ۶۰۰ هکتار و با استفاده از ۶۰ قطعه نمونه و به ابعاد ۲۰×۲۰ متر مربع به صورت تصادفی_ سیستماتیک انجام شد. برشی عرضی ساقه نشان داد که در هر ۳ ارتفاع دارای سطح مقطع نیم دایره­ای، دارای کلروفیل­ و از نظر ضخامت پوست و اندازه مغز باهم تفاوتی ندارند. مطالعات دانه گرده نشان داد که تمامی دانه­های گرده به صورت منفرد، دارای سه تا پنج شیار عمیق و نامتقارن، شیارها از نظر اندازه کوچک و بزرگ هستند (Tricolpate). از لحاظ شکل مخروطی کروی (Oblatespheroidal) با تزئینات اگزین خاردار (Echinate) می­باشند. در مجموع با توجه به اینکه این تحقیق برای اولین بار بر روی گونه دارواش کوتوله انجام می شود یافته های آن برای شناسایی گونه های مشابه که در سایر رویشگاههای ارس ایران گزارش شده ارزش سیستماتیکی دارد.
 

صفحه ۱ از ۱     

Creative Commons Licence
This work is licensed under a Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License.




کلیه حقوق این وب سایت متعلق به یافته‌های نوین در علوم زیستی است.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2015 All Rights Reserved | Nova Biologica Reperta

Designed & Developed by : Yektaweb